همنشینی با صالحان...21(پست ثابت این هفته)

بـــســـم ربـــّـــ الـــمـــهـــدی ( عج )

مهدی جان ! چهل صبح با تو عهد بستیم ...

با تو عهد بستیم و به نگاه سبزت متوسل شدیم ...

تو را در میان بغض ها و اشک های انتظارمان صدایت کردیم ...

ای صاحب زمین و زمان ! خدا کند عهدمان زبانی نباشد و بعد از چهل صبح با نگاه پر مهر تو ، قدم در مسیر روشنی ها بگذاریم ...

مولاجان ! میخواهم با تو عهدی ببندم ...

نه برای چهل روز !

عهدی به بلندای عمرم ، عهدی به بلندای نفس هایم ...

که تا زنده ام ، دلم را ، نگاهم را ، اعمالم را لایق درک نگاه آسمانی تو کنم ...

مولا جان ! دلی بیدار میخواهم ، دلی به رنگ خدا ...

بی تو دلم به وسعت دنیا گرفته است ...

ای یوسف زهرایی ! دستم را بگیر و از چاه گناه و غفلت ، نجاتم بده ...

مولاجان ! دستمان را بگیر و دعایمان کن ...

دعا کن تا عهدمان را نشکنیم ...

دعا کن وقتی شکوه آمدنت به زمین و زمان هدیه داده می شود ، ما هم در آسمان نگاهت جایی داشته باشیم ...

برای دل های شکسته و روسیاهمان که به عطر نگاهت گره زده ایم دعایی کن ...

ای که حسرت عالم نگاه توست ! برای آمدنت هم دعایی کن ...

بزرگواران هم عهد ، هم عهدیتون با گل نرگس مبارک دلتون باشه ...

از همتون قبول باشه ...

پیشاپیش عیدتونم مباااااارک ...

التماس دعای فــرج ...

یا عـــلـــی ...

۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۱۸

طنین یاس

سلام و عرض ادب

محبت انسان را بسوی مشابهت سوق می دهد؛
یعنی موجب میشود که محب به شکل محبوبدر آید و صفات محبوب به وی انتقال یابد و...
در این لحظات پایانی میهمانی محبوب حقیقی،یکدیگر را مشمول دعای خیر خود کنیم...
و لک خالص رجائی و خوفی و بک أنست محبتی...

پیشاپیش عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد . . .

یازهرا(س)

۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۳

مریم صفری

(‘,’)

J L

سلام
عید تون مبارک
گفتم شاید میخواین عیدی بدین شخصا اومدم +لبخند

با پست { قـول و قـرار بـعـد رمـضـان } به روز شدم ...

التماس دعای فرج + شهادت

یاعلی بامهدی تاحق

پاسخ:
پاسخ:
سلام...خوش آمدید...
بی توفیق بودم...که نبودم...
آه از آن قول و قرار...
شدیدا محتاجیم به دعا...

۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۷

mJm

و عجب عکسی

پاسخ:
پاسخ:
کدوم عکس؟؟؟

۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۲

من او

ان شاالله مورد تأیید مولا باشید. عیدتونم مبارک
موفق باشید.
با اجازه لینک میشین. به بنده هم سربزنید.

پاسخ:
پاسخ:
ممنونم...همه مون ان شاءالله...

۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۹

زَـهـرآ

بگذار بمیرم که طرفدار نداری ¤

آقایی و ارباب ولی یار نداری ¤

جز نیمه شعبان که پراز جشن و سرور است ¤

تنهایی و در شهر

خریدار نداری . . .

" اللهم عــجـــل لولیک الفرج "

۱۹ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۶

حلما

http://pouke140.blog.ir/1393/05/18/%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%AD%D8%A8-%D9%88%D8%B7%D9%86

پاسخ:
پاسخ:
جالب بود...

۱۹ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۲

آسمان آبی

_______@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@___آپــــــــــــــــــــــــــــــــــم______@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________منتظر حضور گرمت_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________ هستــــــــم ___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@__________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@

۲۲ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۱

یارضا دشتم بگیر که تو دستگیر عالمی . .

سلام
ان شاءا... حالتون خوب باشه
آدرس جدید رو خدمت تون گذاشتم
یاعلی
===================
بهترین ترکیبی که هر پدر و مادری می‌توانند داشته باشند؛ پدری است که در پشت چهره‌ی قاطع خود، مهربان باشد و مادری که در پشت چهره‌ی مهربانش، قاطع باشد.

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۲۶

2fani

« مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند . لباس پوشید و راهی خانه خدا شد . در راه به مسجد ، مرد زمین خورد و لباس هایش کثیف شد . او بلند شد ، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت . مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد . در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد ! او دوباره بلند شد ، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت . یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد . در راه به مسجد ، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید . مرد پاسخ داد : من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید . از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم . مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند . همین که به مسجد رسیدند ، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند . مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند . مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود . مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند . مرد دوم پاسخ داد : من شیطان هستم . مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد . شیطان در ادامه توضیح می دهد : من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم . وقتی شما به خانه رفتید ، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید ، خدا همه گناهان شما را بخشید . من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد ، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید . به خاطر آن ، خدا همه گناهان افراد خانوادهات را بخشید . من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم ، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید . بنابراین ، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم »

« نتیجه اخلاقی داستان »

« کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید . زیرا هرگز نمی دانید چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختیهای در حین تلاش به انجام کار خیر دریافت کنید . پارسائی شما می تواند خانواده و قومتان را بطور کلی نجات بخشد . این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید »

پاسخ:
پاسخ:
داستان زیبایی بود...ممنون...

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۲۶

مهدیار

باسمک اللهم و بحمدک
سلام علیکم
ضمن سپاس از مطالب مفید شما
با شعر "زائر بیت الله الحرام"
درخدمت دوستان امام زمان(عج) هستیم.
یا صاحب الزمان!
حجرالاسود من، خال سیاه تو بود
کعبه من همه آن روی چو ماه تو بود
اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج
http://mahdyyar.persianblog.ir/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

.‌‌..ببخش آقــــــــا

.‌‌..ببخش آقــــــــا

این وبلاگ بدون تایید امام زمان (عج) هیچ گونه اعتباری ندارد...

انتظار نوشت

حجاب نوشت

هشدار نوشت

خبر نوشت

حضرت زهرا (س) نوشت

خدا نوشت

محرم نوشت

شعر نوشت

دلتنگ نوشت

بزرگ نوشت

عشق نوشت

ندبه نوشت

کمیل نوشت

تسلیت نوشت