۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۳
شکنجه...
گاهی که در تب دلتنگی میسوزم
خودم را شکنجه میدهم
مینشینم پای صحبت آنهایی که کربلا رفته اند...
آنهایی که اسمشان در قرعه کشی مشهد در آمده....
آنهایی که هر سه شنبه جمکران قرار دارند....
خودم را شکنجه میدهم...
از خودم اعتراف میگیرم...
هر بار هم محکوم میشوم...
خدایا کی قفل این زندان را میشکنی؟؟؟؟
خدایا
بجز خودت به دیگری واگذارش نکن
تویی پروردگار او
پس قرارده بی نیازی درنفسش،یقین دردلش
اخلاص درکردارش،روشنی دردیده اش،بصیرت درقلبش
و روزى پر برکت در زندگیش
آمین