.‌‌..ببخش آقــــــــا

این وبلاگ بدون تایید امام زمان (عج) هیچ گونه اعتباری ندارد...

.‌‌..ببخش آقــــــــا

این وبلاگ بدون تایید امام زمان (عج) هیچ گونه اعتباری ندارد...

آخرین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۳۸

آجرک الله یا صاحب الزمان...

همهمه ای توی گوشم پیچیده...

گوئــــــــــیا..."زیــــــــنب سلام الله علیها " از میانمان رفته...

برهمگان تسلیت...

غم فراق عمه جان زینب...


کوچکترین منتظر
۲۸ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۱

کشتی نجات...

الدُنیا بحرٌ عمیق...

دنیا دریاییست...

بس عمیق...

میخواهی غرق نشوی...

کشتی نجات است...

حسین علیه السلام...



پ.ن:امام کاظم علیه السلام :لقمان پیوسته به پسرش مى گفت : «پسرم ! دنیا دریاست و در آن ، گروه هاى بسیارى غرق شده اند . پس باید کشتىِ تو در آن ، پروا کردن از خداى تعالى ، و پُل تو ایمان به خدا ، و بادبان کشتى ات توکّل باشد ، تا ـ پسرم! ـ شاید نجات پیدا کنى ؛ هر چند من گمان ندارم که نجات یابنده باشى .
پسرم ! چگونه مردم از آنچه وعده داده شده اند ، نمى ترسند ، در حالى که هر روز ، از [عمر] آنان کاسته مى شود ؟! و چگونه کسى که اجلِ پایان پذیرى دارد ، براى آنچه وعده داده شده ، مهیّا نمى گردد ؟!
پسرم ! از دنیا به اندازه نیاز ، بر گیر و چنان در آن وارد نشو که به آخرتت زیان رسانَد ، و آن را چنان رها نکن که سربارِ مردم شوى ، و چنان روزه بگیر که شهوتت را قطع کند و روزه اى نگیر که از نماز ، بازت دارد ؛ چرا که نماز ، نزد خدا ، از روزه بزرگ تر است» .
قصص الأنبیاء : ص 190 ح 238 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 416 ح 10 .

کوچکترین منتظر
۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۲

انسانم آرزوست...

دلم...

هوای آدم شدن کرده...

اللهم ارزقنا کربلا...

کوچکترین منتظر
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۵۱

شنیدن کی بود...

دستم را گذاشتم روی ضریح...

چشمانم را بستم...

و زیر لب زمزمه کردم:

السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیاره سیدالشهداء یرتجی...

حلقه ی اشک...چشمانم را پر کرد...

یا حضرت عبدالعظیم...میشود نامه ی کربلایم را مهر بفرمایی؟

دلم تنگ کربلاییست که ندیده ام و از زبان بقیه...بقیه ای که خوبند... وصفش را شنیده ام...

امام حسین جان...

شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟؟

 

 

 

کوچکترین منتظر
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۲۲

خیال کن...

فوج فوج فرشته در رفت و آمد است...

نسیم خنکی میوزد...

حجابها کنار میرود...

بوی سیب میپیچد...

گنبدی با پرچم سرخ نمایان میشود...

......................................................

اینها همه خیال بود...

خیال کردنش رایگان است...ولی یک دنیا می ارزد...

فقط کافیست چشمانت را ببندی...

بسم الله...

السلام علیک یا اباعبدالله...

دل تنگم آقا...

کوچکترین منتظر
۲۳ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۳۳

همنشینی با صالحان...1

اینجا...عجیب بوی سیب می آید...

ورود


پ.ن:این پست "همنشینی با صالحان "درواقع متعلق به روزهای شنبه است

ولی به دلایلی با تاخیر همراه شد...

حتما روی کلمه ی "ورود" کلیک کنید...

یا علی...

 

کوچکترین منتظر
۱۵ دی ۹۲ ، ۰۵:۳۶

کربلا...

کربلا همان جائیست..

که وقتی داری میروی....باید برایت بخوانند...

بری دیگه برنگردی...

و ان شاءالله هایش را بلند بگویند...

آنقدر بلند که صدایش به فرشتگان مقیم کربلا برسد...

که نگهت دارند...

 

کوچکترین منتظر
۰۲ دی ۹۲ ، ۱۴:۴۹

بهشت و جهنم...

آقای من...

بیراهه همانجاییست که من بودم...

شما مرا به راه آوردید...به لطف خدا...

میدانید...اگر دستم را رها کنید...

دوباره گم میشوم؟؟؟

میدانید...اگر دوباره گم شوم...چه میشود؟؟؟

شاید دیگر فرصت زنده ماندنم نباشد و...آن وقت...

قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ (زمر-۷۲)

.................................

همین اول راهی کربلا میخواهم...

توقع زیادیست..میدانم...

اما چه کنم...

میگویند آنجا همه آدم میشوند...من میخواهم آدم شوم...

میشود بطلبی؟؟؟

یعنی یک جای خالی برای من پیدا نمیشود؟

اگر بیایم....چه ها که نمیشود...

آن وقت است که....

ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ (حجر-۴۶)

کوچکترین منتظر
۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۷:۰۳

حسین...آرام جانم...

میگویند باید طلب کنی...آقاجانم...

نمیدانم چرا نمیتوانم حتی خیال آمدن کنم...

از بس که بدم...

شنیده ام موقع مرگ...جان دادن...

شب اول قبر...

قدم رنجه میکنید...

دارم فکر میکنم...آرزوی مرگ کنم...

یا...

یا امیدوار باشم به زیارتتان در همین دنیا...

 

 

 

کوچکترین منتظر
۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۳

شکنجه...

گاهی که در تب دلتنگی میسوزم

خودم را شکنجه میدهم

مینشینم پای صحبت آنهایی که کربلا رفته اند...

آنهایی که اسمشان در قرعه کشی مشهد در آمده....

آنهایی که هر سه شنبه جمکران قرار دارند....

خودم را شکنجه میدهم...

از خودم اعتراف میگیرم...

هر بار هم محکوم میشوم...

خدایا کی قفل این زندان را میشکنی؟؟؟؟

کوچکترین منتظر