۲۶ آذر ۹۲ ، ۱۵:۵۵
دلم تنگ است...
دلم یک هوای بی گناه میخواهد...
دلم نفس کشیدن میخواهد...
به گمانم هوای کربلا همینطور است؟؟؟
هان؟؟؟
آنهایی که کربلا رفته اید...بگویید ببینم هوای کربلا همینطور است؟؟؟
آخ...حسین جان...
دلم کربلا میخواهد...
آنهایی که باید می آمدند...آمدند
من ماندم...تنها ماندم...
دلم شما را میخواهد...
دلم...دلم میخواهد چشمش باز شود...چشم دل...
آقا....مگر جواب سلام واجب نیست؟؟؟
امسال با هرسال فرق دارد...
اما من هنوز همانم که بودم...
همان...دورافتاده....
حسین جان...حالم بد است...
دلم را شفا بده...دستم به قبه ات نمیرسد که زیرش باستم ودعا کنم...
کسی میگفت قبه که آن قبه ی ظاهری نیست...
حضور امام حسین یعنی استجابت دعا...
دلم را شفا بده...
من را از این منجلاب دنیا بیرون بکش...آقاجان...
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
۹۲/۰۹/۲۶
ای جانم