اگر مرا نبخشی....
اگر با دشمنانت همنشینم کنی...
اگر میان من و دوستانت جدایی اندازی...
گیرم که که توانستم عذابت را...جهنم را
تحمل کنم....
اما چگونه بر دوری تو شکیبا باشم؟؟؟**
............
همه ی امید من به داشتن توست....
وقتی همه طردم میکنند...اما میدانم که تو را دارم...
خیالم تختِ تخت است....
تو جبران همه ی نداشته هایم هستی...
پس چگونه میتوانم بر دوری تو شکیبا باشم؟؟؟
+**فرازی از دعای کمیل...
شنیدم:خدا نزد دلهای شکسته است
لبخندی زدم و زیر لب گفتم:
به با خدا بودنش می ارزد...
مردم جان...
بیشتر دلم را بشکنید....
اگر نگاه هیچ مردی را به خودت،خیره نیافتی...
بدان...
خدا به تو خیره شده است
شیطان لبخند میزند و خوش آمد بلندی تقدیمت میکند
حواست باشد تا در خانه اش را سه قفله نکرده
فرار کنی...
به سمت خدا....
پی نوشت:امام علی(ع) می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّه»؛پس اى بندگان خدا! از خدا بترسید و از خدا، به سوى خدا فرار کنید.(فرار از غضب خداوند به سمت رحمت او...)
وقتی کسی اذیتم کرده و من چیز پنهانی از او میدانم،اما به هیچ کس هیچ چیز نمیگویم
وقتی در مخمصه ای افتاده ام و دروغ چاره ی کارم هست،اما راستش را میگویم و دردسرش را به جان میخرم
وقتی دلم میخواهد کار بد کسی را تلافی کنم،اما میبخشمش
وقتی در بدترین شرایط سعی میکنم نیمه ی پر لیوان را دور نریزم و خدا را شکر میکنم
وقتی از حق ،هرکجا که هست سعی میکنم دفاع کنم
و خیلی وقتهای دیگر....
تنها،به یک چیز فکر میکنم
خدایم مرا نگاه میکند...
آقایم مرا میبیند....
و شاید لبخندی بزند
و چقدر دلم پر میکشد برای یک لبخندش....
کسی پرسید:
گرمت نمیشود وقتی چادر سرت میکنی؟
لبخندی زدم و گفتم:
آغوش خدا گرم است دیگر...
پی نوشت:چادر که سرم میکنم ،انگار در آغوش خدا جا میگیرم....
از خدا خواستم نگاهی بیاندازد
دوستی پرسید:چه میگویی؟
مگر خدا چشم دارد؟
یادم افتاد شما،"عین الله الناظره" هستید
گفتم:
آری!
نگاه خدا از چشمان مهدی(عج) میگذرد....
خدایا
حسبی الله و نعم الوکیل
را
وصف حالم گردان
.......................................
این مردم ،انگار....
خدایا
من هم دیگر شاکی شده ام
از بس که خطاهایم را بخشیده ای
چه برسد به فرشتگانت...
"قربونت برم خدا
چقدر غریبی رو زمین"
تا حالا به معنیش فکر کردی؟
اینکه چرا خدا رو زمین و بین ما غریبه؟؟؟
وقتی یه اتفاق بد برامون میفته:
- خدایا آخه چرا من؟
این همه آدم، چرا من؟
مگه من چه گناهی کردم؟؟؟!!!!!!!!!
چند وقت میگذره و ما میفهمیم که اون اتفاق به ظاهر بد چقدر به نفعمون بوده
- خدایا غلط کردم
ببخشید که اونجوری باهات حرف زدم
خوب منم درک کن دیگه
و این اتفاق هرروز و هرساعت تکرار میشود...
تو کی میخوای خدا رو درک کنی؟؟؟؟
کی میخوای بفهمی که اون هرکاری میکنه و هر اتفاقی رو برات رقم میزنه به صلاح خودته
اگرم اتفاقی میفته که واقعا تو زندگی عقبت میندازه به خاطر گناهای خودته
تازه اون موقع هم میخواد نیشگونت بگیره تا برگردی سمت خودش
آخه میدونه که ما بنده ها دور از اون و بدون اون هیچی نیستیم
اینا رو درک کن،لطفا....
